چگونه مي توان بنيادگرايي و زن ستيزي را شكست داد؟
چگونه مي توان از گورزاد شدن دموكراسي در كشورهاي تحت نفوذ بنيادگرايي ممانعت كرد؟ پاسخ اين است كه اگر مي خواهيد فرهنگ مردسالاري را به عنوان يك فرهنگ غيرانساني از بين ببريد، بايد تمام آن را از بين ببريد. راه رسيدن به اين هدف، رهبري زنان است. بر اين اساس، برقراري دموكراسي بدون نقش فعال زنان در رهبري جامعه امكان پذير نيست و هر تغييري بازگشت پذير است و بر اين اساس ما به رژيم ايران كه با صدور بنيادگرايي و تلاش براي تسليح خود به جنگ افزار هسته يي، جهان بشري را تهديد مي كند، پاسخ مي دهيم. وقتي به چشم انداز آرمان برابري و به مبارزه يي كه درگير آن هستيم، نگاه مي كنم، همه افقها در برابرم پر از اميد مي شود. اميدهاي واقعي به آن كه مي توان سياهي و تيرگي امروز زنان، نيروي تغيير را به روشني تبديل كرد. مي توان بندها را گسست و رهايي و آزادي را به دست آورد. زنان كه هيچ انگاشته مي شوند، مي توانند و بايد همه چيز باشند. نه تغييرات بنيادي زنان ممكن براي رهايي؛ رهايي مبتني بر ً رؤيايي است، نه رهايي عموم بشر. تنها راه حل عملا آن تئوري است كه آرمان برابري را نصب العين خود سازد. اين افقي است كه پيش روي ماست. و مطئمناً در آن پيروز خواهيم شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر